به گزارش مشرق، معتاد است. هروئین مصرف می کند و در کنار آن قرص متادون نیز می خورد. با این که 5 فرزند دارد اما گاهی خیال مجردی به سرش می زند و خانه و کاشانه را رها کرده و برای مصرف آزادانه مواد مخدر راهی پاتوق های شهر تهران می شود. آن زمان است که مرد معتاد باید پاتوق های کارتن خواب های پایتخت را یکی پس از دیگری طی کرده تا به همسرش برسد. با این شرایط برخی اوقات یافتن "مینا" برای مرد خانواده دشوار می شود. گاهی او یافت می شود و گاه آدرس کمپ های تهران را به او می دهند تا برای ترخیص همسرش حاضر شود.
مینا، آخرین بار که گرفتار ماموران شد، زمانی بود که برای خرید مواد مخدر به پارکی در محله هرندی رفته بود. مواد خریدنش مصادف می شود با روزی که طرح ضربتی جمع آوری کارتن خواب ها اجرایی می شود.
او هم به همراه سایر زنان کارتن خوابی که در آن پارک بوده به کمپ ویژه بانوان منتقل می شود. در آنجا بیش از زنان دیگر از گرفتار شدنش ابراز ناراحتی کرده و شیون سر می دهد. آنقدر گریه می کند تا نظر مددکاران به او جلب می شود. می گوید 3 کودک در خانه دارد که کسی مراقب آنها نیست و باید به خانه برود. حرف هایش اما ضد و نقیض است. گاه از همسرش سخن به میان می آورد و گاه می گوید که هیچ کس در خانه آنها نیست که مراقب فرزندانش باشد.
همین موضوع نیز سبب می شود که یک مددکار برای بررسی وضعیت مینا، راهی خانه او در محله خاوران شود.
عاطفه کیا احمدی، مددکار موسسه خیره مهرآفرین در رابطه با وضعیت این زن می گوید: مینا 42 ساله است و آخرین بار روزی که برای خرید مواد به پارکی در محله هرندی رفته بود، دستگیر می شود. او را به کمپ شفق منتقل کردند اما اصرار زیادی داشت که از کمپ خارج شده و به سراغ فرزندانش رود.
وی می افزاید: به این خاطر که مینا به شدت از وضعیت فرزندانش ابراز نگرانی می کرد، راهی خانه او شدیم و ملاقاتی با فرزندان او و همسرش داشتیم.
این مددکار اجتماعی با اشاره به شرایط فرزندان این زن معتاد می گوید: شیما تنها دختر خانواده 5 ساله است. او یک برادر 2 ساله به نام سهراب دارد و برادر دیگرش سپهر 12 ساله است. یکی از فرزندان او که 18 سال دارد پس از نزاع خیابانی راهی زندان شده و پسر بزرگتر او که 20 ساله است از کشور خارج و اکنون در سوئد زندگی می کند.
کیا احمدی در خصوص وضعیت پدر خانواده می گوید: همسر مینا او را عاشقانه دوست دارد.
مینا، آخرین بار که گرفتار ماموران شد، زمانی بود که برای خرید مواد مخدر به پارکی در محله هرندی رفته بود. مواد خریدنش مصادف می شود با روزی که طرح ضربتی جمع آوری کارتن خواب ها اجرایی می شود.
او هم به همراه سایر زنان کارتن خوابی که در آن پارک بوده به کمپ ویژه بانوان منتقل می شود. در آنجا بیش از زنان دیگر از گرفتار شدنش ابراز ناراحتی کرده و شیون سر می دهد. آنقدر گریه می کند تا نظر مددکاران به او جلب می شود. می گوید 3 کودک در خانه دارد که کسی مراقب آنها نیست و باید به خانه برود. حرف هایش اما ضد و نقیض است. گاه از همسرش سخن به میان می آورد و گاه می گوید که هیچ کس در خانه آنها نیست که مراقب فرزندانش باشد.
همین موضوع نیز سبب می شود که یک مددکار برای بررسی وضعیت مینا، راهی خانه او در محله خاوران شود.
عاطفه کیا احمدی، مددکار موسسه خیره مهرآفرین در رابطه با وضعیت این زن می گوید: مینا 42 ساله است و آخرین بار روزی که برای خرید مواد به پارکی در محله هرندی رفته بود، دستگیر می شود. او را به کمپ شفق منتقل کردند اما اصرار زیادی داشت که از کمپ خارج شده و به سراغ فرزندانش رود.
وی می افزاید: به این خاطر که مینا به شدت از وضعیت فرزندانش ابراز نگرانی می کرد، راهی خانه او شدیم و ملاقاتی با فرزندان او و همسرش داشتیم.
این مددکار اجتماعی با اشاره به شرایط فرزندان این زن معتاد می گوید: شیما تنها دختر خانواده 5 ساله است. او یک برادر 2 ساله به نام سهراب دارد و برادر دیگرش سپهر 12 ساله است. یکی از فرزندان او که 18 سال دارد پس از نزاع خیابانی راهی زندان شده و پسر بزرگتر او که 20 ساله است از کشور خارج و اکنون در سوئد زندگی می کند.
کیا احمدی در خصوص وضعیت پدر خانواده می گوید: همسر مینا او را عاشقانه دوست دارد.
حتی خودش می گفت که به خاطر مینا معتاد شده و پس از آن هم از سوی خانواده اش طرد شده است. علی، همسر مینا می گفت که در خانواده ای متمدن با وضع مالی مناسب بزرگ شده و زمانی که همسرش معتاد می شود خانواده اصرار زیادی به طلاق گرفتن آنها می کنند. سرانجام اما به جای طلاق مینا، علی ترجیح می دهد او نیز به همراه همسرش مواد مخدر مصرف کند.
وی با بیان اینکه " مینا هر گاه که دوست داشته باشد به خانه می رود" می گوید: متاسفانه مینا به شدت افسرده است. او گاهی خانه را ترک کرده و چند ماه از فرزندانش دور می شود. بعد از اینکه از کارتن خواب بودن خسته می شود، دوباره به خانه برگشته و هر بار با استقبال همسرش مواجه می شود. همسر مینا علاقه زیادی به او دارد و می گوید به خاطر عشقی که به مینا دارد حاضر نیست او را کنار بگذارد.
این مددکار اجتماعی در خصوص وضعیت نگهداری کودکان در کنار پدر معتاد خانواده می گوید: مقرر شده از طرف موسسه خیریه مهرآفرین شرایط برای حضور 2 کودک 2 و 5 ساله مینا در مهد کودک فراهم شود تا آنها کمتر در خانه باشند. همچنین قرار شده سپهر پسر 12 ساله مینا نیز به مدرسه برگردد و درس خواندنش را آغاز کند.
کیااحمدی با تاکید بر وضعیت نا به سامان خانواده مینا می گوید: مینا و همسرش قبل از اینکه در دام اعتیاد گرفتار شوند یک رستوران داشته و وضعیت مالی مناسبی نیز داشتند. به یکباره مینا که معتاد می شود، وضعیت خانواده به هم می ریزد و در نهایت نیز کار به جایی می رسد که اکنون مرد در یک مغازه کوچک سیگار فروشی کار می کند.
وی با اشاره به استقبال خانواده علی از نگهداری از 3 فرزند برادرشان می گوید: عمه های بچه ها پیش تر نیز برای مدتی فرزندان برادرشان را به خانه خود برده و از آنها نگهداری کرده اند. آنها همیشه از نگهداری این کودکان استقبال کرده اما به این خاطر که مینا هر بار که از کارتن خواب شدن خسته می شود و بر می گردد و می خواهد برای مدتی از فرزندانش نگهداری کند، آنها نیز حاضر نیستند که دیگر این کودکان را در خانه خود بپذیرند.
این مددکار اجتماعی با اشاره به وضعیت دو پسر بزرگتر مینا می گوید: فرزند بزرگ خانواده اکنون در کشور سوئد زندگی می کند. او به کمک عمه هایش برای ادامه تحصیل به این کشور فرستاده شده اما دومین پسر مینا به علت ضرب و شتم یکی از دوستانش، همچنان در زندان به سر می برد.
کیااحمدی در پاسخ به این پرسش که آیا کودکان این خانواده معتاد هستند؟، می گوید: خوشبختانه هیچ کدام از این کودکان معتاد نیستند و مادر پس از تولد آنها، مراحل ترک نوزادان را طی کرده و با شیر خشک آنها را تغذیه کرده است.
وی با بیان اینکه " مینا هر گاه که دوست داشته باشد به خانه می رود" می گوید: متاسفانه مینا به شدت افسرده است. او گاهی خانه را ترک کرده و چند ماه از فرزندانش دور می شود. بعد از اینکه از کارتن خواب بودن خسته می شود، دوباره به خانه برگشته و هر بار با استقبال همسرش مواجه می شود. همسر مینا علاقه زیادی به او دارد و می گوید به خاطر عشقی که به مینا دارد حاضر نیست او را کنار بگذارد.
این مددکار اجتماعی در خصوص وضعیت نگهداری کودکان در کنار پدر معتاد خانواده می گوید: مقرر شده از طرف موسسه خیریه مهرآفرین شرایط برای حضور 2 کودک 2 و 5 ساله مینا در مهد کودک فراهم شود تا آنها کمتر در خانه باشند. همچنین قرار شده سپهر پسر 12 ساله مینا نیز به مدرسه برگردد و درس خواندنش را آغاز کند.
کیااحمدی با تاکید بر وضعیت نا به سامان خانواده مینا می گوید: مینا و همسرش قبل از اینکه در دام اعتیاد گرفتار شوند یک رستوران داشته و وضعیت مالی مناسبی نیز داشتند. به یکباره مینا که معتاد می شود، وضعیت خانواده به هم می ریزد و در نهایت نیز کار به جایی می رسد که اکنون مرد در یک مغازه کوچک سیگار فروشی کار می کند.
وی با اشاره به استقبال خانواده علی از نگهداری از 3 فرزند برادرشان می گوید: عمه های بچه ها پیش تر نیز برای مدتی فرزندان برادرشان را به خانه خود برده و از آنها نگهداری کرده اند. آنها همیشه از نگهداری این کودکان استقبال کرده اما به این خاطر که مینا هر بار که از کارتن خواب شدن خسته می شود و بر می گردد و می خواهد برای مدتی از فرزندانش نگهداری کند، آنها نیز حاضر نیستند که دیگر این کودکان را در خانه خود بپذیرند.
این مددکار اجتماعی با اشاره به وضعیت دو پسر بزرگتر مینا می گوید: فرزند بزرگ خانواده اکنون در کشور سوئد زندگی می کند. او به کمک عمه هایش برای ادامه تحصیل به این کشور فرستاده شده اما دومین پسر مینا به علت ضرب و شتم یکی از دوستانش، همچنان در زندان به سر می برد.
کیااحمدی در پاسخ به این پرسش که آیا کودکان این خانواده معتاد هستند؟، می گوید: خوشبختانه هیچ کدام از این کودکان معتاد نیستند و مادر پس از تولد آنها، مراحل ترک نوزادان را طی کرده و با شیر خشک آنها را تغذیه کرده است.